سفارش تبلیغ
صبا ویژن
« أَوْ لَـمَسْتُمُ النِّسَآءَ ؛ یا زنان را لمس کردید»پرسیدم . فرمود : «مقصود، همبستر شدن است ؛ لیکن خداوند، عفیف است و عفّت را دوست دارد . لذا آن گونه که شما نام می برید، نام نبرده است» . [حلبی - از امام صادق علیه السلام درباره [مقصود] سخن خداوندـ عزّوجلّ ـ]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :18616
تعداد کل یاداشته ها : 14
103/9/28
5:36 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی احمدی[2]
به نام خدا طلبه‌ام، سال 1372 وارد حوزه علمیه قم شدم. از سال 1382 کارهای پژوهشی انجام می دهم. نگارش بیش از چهار کتاب و بیست مقاله حاصل این سالهاست. اکنون در موسسه آموزش عالی امام رضا علیه السلام قم مشغول تحصیل در رشته تاریخ اهل بیت علیهم السلام سطح سه می باشم.

خبر مایه

سید محمدعلی باب، سر سلسله بابیه در ایران است. وی به دستور امیرکبیر به اعدام محکوم و در تبریز به دار مجازات آویخته شد.

بهائیت؛ منشعب از بابیت است.

اخیرا سندی به دست آمده است خطی مبنی بر اتفاق علمای عراق از شیعه و سنی علیه سید علی محمد باب.

این نامه به امضای بیش از 20 نفر از عالمان شیعه و سنی کشور عراق رسیده است که در نوع خود منحصر به فرد می باشد.

 

نسخه ای از این نامه در کتابخانه تخصصی پژوهشکده حج و زیارت قم نگهداری می شود.

 


93/2/18::: 10:12 ص
نظر()
  
  

در کتاب الاغانی تالیف ابوالفرج اصفهانی آمده است :

هنگامی که رباب همسر گرامی امام حسین علیه السلام و مادر علی اصغر علیه السلام سر مبارک شوهرش امام حسین علیه السلام را دید, زبان به مرثیه گشود و اینگونه هنرنمایی کرد:

ان الذی کان نورا یستضاء به    بکربلاء قتیل غیر مدفون

سبط النبی جزاک الله صالحه   عنا و جنبت خسران الموازین

قد کنت لی جبلا صعبا الوذ به  و کنت تصحبنا بالرحم و الدین

من للیاتمی و من للسائلین و من  یعنی و یاوی الیه کل مسکین

والله لاابتغی صهرا بصهرکم   حتی اغیب بین الماء و الطین

از این اشعار, به عنوان اولین مرثیه درباره امام حسین علیه السلام یاد می کنند.

 


  
  

با سلام مجدد خدمت همه دوستان

 

خلاصه و لب اخلاق دو کلمه است : مرنج و مرنجان

 

حاج اسماعیل دولابی


  
  

ماهها است از مصاحبه جنجالی آقای سلحشور در مورد فساد در سینمای ایران می گذرد. عده ای موافق و عده ای مخالف این سخنان و منکر وجود فساد در سینما بوده اند. صرف نظر از اقدام وقیحانه گلشیفته، مطلب خانم پرستو صالحی خواندنی است:

«اگه نگم دق می‌کنم!!! همش می‌گن چرا کم کاری؟ چرا نیستی؟ چرا مثله سابق پر کار نیستی؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟من چه می‌دونم!کدوم بازیگریه که دلش نخواد بازی کنه؟ کدوم بازیگریه که دلش نخواد تو کارهای خوب ظاهر بشه؟ کدوم بازیگریه که دلش نخواد با آدم‌های حرفه‌ای و درست درمون کار کنه؟ کدوم بازیگریه که دلش نخواد دیده بشه؟»

پرستو صالحی در ادامه نوشته است: «دور از جون تهیه کنندگان و کارگردانان و هنرمندان فرهیخته کشورم که هممون می‌دونیم چه کسانی هستند و چه کسانی نیستند و فقط ادعا و اداشو دارن، به یک تهیه کننده سر‌شناسی از سره درد دل گفتم: دلم یه کار طولانی می‌خواد گفت: اونی‌ام که بهت کار طولانی بده حال طولانی می‌خواد... به قول مرحوم شکیبایی: وای...

ولی من هنوز ایمان دارم که تو هنر مقدس هفتم، هستند انسان‌هایی که بی‌درخواست و نیاز و... فقط و فقط به کارشون فکر می‌کنن و بس و متاسفم از وجود کسانی که هنر پاک آریایی را رو با ناحیه 10قدیم تهران اشتباه گرفتن...»


91/1/15::: 9:45 ع
نظر()
  
  

با سلام به دوستان عزیز 

مثل این که مطلب قبلی من با عنوان اسکار و شکار، به مذاق برخی خوش نیامد

به این قسمت از مصاحبه آقای فرهادی که پس از آمدن به ایران و  در فرودگاه امام خمینی انجام گرفته، توجه فرمایید

                   وی درباره احساس خود در زمان حضور در روی فرش قرمز گفت: این احساس قابل توضیح نیست زیرا نمی‌توان حس خود را توضیح داد اما احساس کردم که در این لحظه مردم همه در حال دیدن من و مراسم هستند. به همین دلیل رفتار ما و اعضای گروه در آنجا بسیار مهم بود زیرا هر رفتار گروه به پای فرهنگ و هنر ملتی نوشته ‌می‌شد لذا ما سعی کردیم تصویر زیبا و شکیل ارائه کنیم و تا افتخارآمیز و غرورآمیز باشد.

قضاوت با شما دوست عزیز!!!! فکر کنید که اگر این احساس نبود، فرهادی چکار می کرد؟؟؟؟؟؟!!!!!


90/12/27::: 11:10 ع
نظر()